آسمون ابری من...

ساخت وبلاگ
گاهی خودم می‌نویسم.گاهی شعرها یا متن‌هایی که دوست داشته باشم رو می‌گذارم.نظرات رو می‌خونم ولی تایید نمی‌شن.****************************دلم گرفته، دلم عجیب گرفته است...و هیچ‌چیز، نه این دقایق خوشبو،که روی شاخه نارنج می‌شود خاموش،نه این صداقت حرفی،که در سکوت میان دو برگ این گل شب‌بوست،نه، هیچ‌چیز مرا از هجوم خالی اطرافنمی‌رهاند...و فکر می‌کنم که این ترنم موزون حزنتا به ابد، شنیده خواهد شد...****************************دلتنگی، پيچیده نيست..يک دل، يک آسمان، يک بغض،و آرزوهای تَرک خـورده! به همين سادگی!****************************همه‌چیز می‌تواند مرا خوشحال کند!ولی هیچ‌چیز نمی‌تواند غم مرا ببرد... آسمون ابری من......
ما را در سایت آسمون ابری من... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my-cloudy-sky22a بازدید : 159 تاريخ : جمعه 29 دی 1396 ساعت: 6:06

گاهی خودم می‌نویسم.گاهی شعرها یا متن‌هایی که دوست داشته باشم رو می‌گذارم.نظرات رو می‌خونم ولی تایید نمی‌شن.****************************دلم گرفته، دلم عجیب گرفته است...و هیچ‌چیز، نه این دقایق خوشبو،که روی شاخه نارنج می‌شود خاموش،نه این صداقت حرفی،که در سکوت میان دو برگ این گل شب‌بوست،نه، هیچ‌چیز مرا از هجوم خالی اطرافنمی‌رهاند...و فکر می‌کنم که این ترنم موزون حزنتا به ابد، شنیده خواهد شد...****************************دلتنگی، پيچیده نيست..يک دل، يک آسمان، يک بغض،و آرزوهای تَرک خـورده! به همين سادگی!****************************همه‌چیز می‌تواند مرا خوشحال کند!ولی هیچ‌چیز نمی‌تواند غم مرا ببرد... آسمون ابری من......
ما را در سایت آسمون ابری من... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my-cloudy-sky22a بازدید : 165 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1396 ساعت: 5:52

آن‌هایی که خندوانه‌ای بودند و هستند٬ حتماً آن روزی که دکتر مهدی دوایی مهمان خندوانه بود را به یاد دارند. دکتر دوایی در بخشی از صحبت‌هایشان گفتند که اگر یک خانواده در یک ماه٬ زیر نوزده پروژه‌ی مشترک داشته باشد٬ در معرض آسیب است. حالا کاری ندارم که این روزها با گسترش فضای مجازی اصلاً چنین خانواده‌هایی وجود دارند یا نه! ولی می‌شود همین موضوع را در دوستی هم در نظر گرفت.در دوستی هم اگر این پروژه‌های مشترک نباشند٬ رفته‌رفته چیزی از دوستی باقی نمی‌ماند. مثل دوستی‌های دوران مدرسه. کلی پروژه‌ی مشترک داشتیم حتی اجباری! از آوردن تحقیقِ گروهی٬ درست کردن کاردستی گروهی٬ رفتن به اردو٬ زنگ‌های تفریح٬ زنگ‌های ناهار و... گرفته٬ تا خراب‌کاری‌های دسته‌جمعی و بهم ریختن کلاس. همه‌ی این‌ها پروژه‌های مشترکی بود که باعث می‌شد بیش‌تر با هم وقت بگذرانیم و دوستی‌ها پررنگ‌تر باشد. ولی از وقتی که تعداد این پروژه‌های مشترک کم‌تر و کم‌تر می‌شود٬ دوستی‌ها هم کم‌رنگ‌تر می‌شود. این‌که وقت بگذاریم با هم به سینما و تئاتر و گردش برویم یا حتی یک کتاب بخوانیم یا یک فیلم ببینیم و راجع به آن صحبت کنیم٬ یا هر پروژه‌ی مشترک دیگری٬ باعث پررنگ‌تر شدن دوستی و حال خوب می‌شود. مثلاً همین وبلاگ‌ها. دوستی‌های وبلاگی. اینکه به هم سر می‌زنیم٬ برای هم کامنت می‌گذاریم٬ به هم کتاب و فیلم معرفی می‌کنیم و در مورد موضاعات مختلف با هم بحث م آسمون ابری من......
ما را در سایت آسمون ابری من... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my-cloudy-sky22a بازدید : 157 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1396 ساعت: 5:52

وقتی دکتر دوایی ازش می‌پرسه چرا خودتو نمی‌کشی؟ زندگی می‌کنی که چی؟ چه برنامه‌هایی داری؟ و رامبد می‌گه:

"آآآآ... مثلاً اینکه دوست دارم خندوانه باز بسازم، دوست دارم فیلم بسازم، دوست دارم بچه‌دار بشم، دوست دارم بچه‌ام‌و بزرگ کنم، دوست دارم باهاش حال کنم، دوست دارم... خیلی کارا دلم می‌خواد بکنم."

عاشقِ اون برقِ توی چشم‌هاش و ذوقِ توی صداشم وقتی داره جواب می‌ده! :)

آسمون ابری من......
ما را در سایت آسمون ابری من... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my-cloudy-sky22a بازدید : 174 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1396 ساعت: 5:52

گاهی خودم می‌نویسم.گاهی شعرها یا متن‌هایی که دوست داشته باشم رو می‌گذارم.نظرات رو می‌خونم ولی تایید نمی‌شن.****************************دلم گرفته، دلم عجیب گرفته است...و هیچ‌چیز، نه این دقایق خوشبو،که روی شاخه نارنج می‌شود خاموش،نه این صداقت حرفی،که در سکوت میان دو برگ این گل شب‌بوست،نه، هیچ‌چیز مرا از هجوم خالی اطرافنمی‌رهاند...و فکر می‌کنم که این ترنم موزون حزنتا به ابد، شنیده خواهد شد...****************************دلتنگی، پيچیده نيست..يک دل، يک آسمان، يک بغض،و آرزوهای تَرک خـورده! به همين سادگی!****************************همه‌چیز می‌تواند مرا خوشحال کند!ولی هیچ‌چیز نمی‌تواند غم مرا ببرد... آسمون ابری من......
ما را در سایت آسمون ابری من... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my-cloudy-sky22a بازدید : 156 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1396 ساعت: 5:52

امشب که موهامو تو آینه دیدم٬ فهمیدم چقدر بلند شدن. نه همون اندازه‌ای که قبل از کوتاه شدن بود٬ ولی باز هم بلند شدن. تو آینه که نگاه می‌کنم احساس می‌کنم چقدر دلم اون روزا رو می‌خواد. دوباره با خودم فکر می‌کنم که خب الان دوباره کوتاه‌شون کن٬ ولی باز فکر می‌کنم که اون‌وقت دو سال طول می‌کشه تا باز بلند بشه.اون روزا ترسناک شده بودم. من عاشق موهای بلند بودم. کسی نبود که موهای بلندش رو کوتاه کرده باشه و با کتک‌ها و سرزنش‌های من روبرو نشده باشه! چه برسه که خودم بخوام موهامو کوتاه کنم! آخرین بار پنجم دبستان بودم که برای عروسی عموم رفتم آرایشگاه و قرار بود یکم موهام رو مدل بده و چتری‌هامو کوتاه کنه. چقدر وقتی دیدم موهامو کوتاهِ کوتاه کرده گریه کردم! دیگه هیچوقت به هیچ آرایش‌گری اعتماد نکردم. اون روزا ترسناک شده بودم. طوری که خودم نصف موهامو با قیچی کوتاه کردم بعد هم در جوابِ آرایش‌گری که گفت می‌خوای کوتاهِ کوتاه کنی؟ حیفه‌ها!! گفتم که خودم نصفش رو کوتاه کردم!!! اون روزا ترسناک شده بودم. طوری که هیچ حسی به اون موهای پسرونه کوتاه شده نداشتم. حالا دلم براشون ضعف می‌ره و می‌گم کاش اون روزا رو ازشون لذت می‌بردم. ولی اون روزا ترسناک شده بودم. دلم برای موهام نسوخت. نه از موهای کوتاهم خوشم اومد نه ناراحت شدم. حالا که به آینه نگاه می‌کنم دلم برای اون روزا تنگ می‌شه. ولی دوباره همچین جرأتی ندارم. شاید آسمون ابری من......
ما را در سایت آسمون ابری من... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my-cloudy-sky22a بازدید : 197 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1396 ساعت: 5:52

گاهی خودم می‌نویسم.گاهی شعرها یا متن‌هایی که دوست داشته باشم رو می‌گذارم.نظرات رو می‌خونم ولی تایید نمی‌شن.****************************دلم گرفته، دلم عجیب گرفته است...و هیچ‌چیز، نه این دقایق خوشبو،که روی شاخه نارنج می‌شود خاموش،نه این صداقت حرفی،که در سکوت میان دو برگ این گل شب‌بوست،نه، هیچ‌چیز مرا از هجوم خالی اطرافنمی‌رهاند...و فکر می‌کنم که این ترنم موزون حزنتا به ابد، شنیده خواهد شد...****************************دلتنگی، پيچیده نيست..يک دل، يک آسمان، يک بغض،و آرزوهای تَرک خـورده! به همين سادگی!****************************همه‌چیز می‌تواند مرا خوشحال کند!ولی هیچ‌چیز نمی‌تواند غم مرا ببرد... آسمون ابری من......
ما را در سایت آسمون ابری من... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my-cloudy-sky22a بازدید : 148 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1396 ساعت: 5:52

بعضی وقتا دلم تنگ می‌شه. واسه اون وقتایی که تا نصفه‌شب زل می‌زدم به صفحه‌ی تلویزیون که مثل امواج دریا در رفت‌و‌آمد بود. بین اون همه موج بازم پیداش می‌کردم و جای اینکه مسیر توپ رو دنبال کنم٬ اونو دنبال می‌کردم؛ تا وقتی که خیالم راحت می‌شد دیگه توی کادر نیست! اون وقت یکم هم توپ رو دنبال می‌کردم! توپ که گل می‌شد متکا رو می‌چسبوندم به دهنم تا صدای خوشحالیم مزاحم بقیه نشه!! عقب که می‌افتادن مثل اسپند روی آتیش آروم و قرار نداشتم و وقتی می‌باختن اشکم در می‌اومد. یه وقتا از شدت هیجان ایستاده بازی رو دنبال می‌کردم! یه وقتا تمام بدنم از استرس یخ می‌زد و سِر می‌شد. وقتی اخبار ورزشی می‌دیدم همش می‌ترسیدم که خبر مصدومیت بشنوم. و وقتی می‌شنیدم دنیا رو سرم خراب می‌شد. آخرین بازیش از اولین جام‌جهانی عمرم رو هیچ‌وقت ندیدم. توی اتاق با رادیوم گوش می‌کردم.بعضی وقتا دلم تنگ می‌شه. واسه اون وقتا که تو راه مدرسه با خیال راحت زیر بارون قدم می‌زدم. فرقی نمی‌کرد راهِ رفت باشه یا برگشت. فوقش این بود که سرتاپا خیس می‌رسیدم به کلاس و تا یکی‌-دو زنگ بعدی خشک شده بودم. مامان که عادت کرده بود روزای بارونی یه موش آب‌کشیده رو دم در ببینه و راه بده توی خونه! بدبختی وقتی بود که برای بیرون رفتن وسط کلاس اجازه می‌گرفتم و می‌گفتن نه. نمی‌فهمیدن رفتن چند دقیقه‌ای زیر بارونی که تو حیاط مدرسه غوغا به پا کرده رو ترجیح می‌د آسمون ابری من......
ما را در سایت آسمون ابری من... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my-cloudy-sky22a بازدید : 184 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1396 ساعت: 5:52